اینجا فرودگاه رشت است تعجب نکنید
روز بدرقه دایی بچه ها بود که به فرودگاه رشت رفتیم در سالن فرودگاه پرنیا تازه شروع به راه رفتن کرد که توجه همگی رو به خود جلب کرد چون اولاً کوچلو بود ثانیا کفشی پوشیده بود که صدادار بود من پشت سر پرنیا در حرکت ، مادرش و خواهرش روی صندلی نشسته تا برادرش با پدر و مادرش به فرودگاه برسند دیدم پرنیا دنبال یه بچه که یه کم ازش بزرگتر با سرعت دنبالش می کنه . آن هم با مادرش میره این هم پشت سرشان داره میره که اونو بگیره بالاخره مادرش چند قدم جلوتر برای دیدن خانواده خود ایستاد و این بچه هم به آرزوی خود رسید و دست بچه رو گرفت و او رو بغل کرد و ......
خیلی لذت بردیم البته هم خانواده خودم هم خانواده آن پسربچه بندرعباسی که عازم بندرعباس از فرودگاه رشت بودند.
د
عاشق بچه های هم سن و سال خودش یا حتی بچه های تا 5 و 6 سال .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی